کسهایی که می بینید، وضعیت زندگی ِ یکی از پیشکسوتان فوتبال ایران را نشان می دهد.
به گزارش سایت نود، حتما نام منوچهر شفقتیان را شنیده اید. همانی که لب و دهانش را دوخت آن هم به نشانه اعتراض به وضعیت زندگی اش. دلیلش را کمتر کسی می دانست. شاید می خواست دیده شود. شاید می خواست زخم های بیست سال دیده نشدنش را التیام دهد.
هر چه هست می دانیم امروز حال و روز خوشی ندارد.شاید انقدر نا امید بود که به ذهنش رسید که به منِ ناچیز زنگ بزند و گلایه کند و درد و دل. وقتی شرایطی بدتر از این داشت برای گزارش برنامه نود با او به نزدیکی بهشت زهرای تهران رفتیم. شب همان روز سراسیمه تماس گرفت و گفت :دوستانم زنگ زدند و گفتند نگذار آبروی پرسپولیس برود. خودمان کارها را راست و ریس می کنیم. بگو گزارش را پخش نکنند.
دوستانی رفتند و کمک هایی شد.ولی باز هم مشکل مسکن این پیشکسوت سابق تبم متمول پایتخت حل نشد. دلش پر بود از تهمت هایی که بر او نثار کردند. می گفت کارش با مهیا شدن شرایط مسکن مهرش و یک کار برای گذران عمر حل می شود. جالب اینجاست منوچهر شفقتیان مدرک مربیگری هم دارد از جنس همانی که مابقی مربیان چرخشی فوتبال این مملکت دارند. همه عکس هایش را فرستاد و این چند تصویری بود از آن همه تصویر باورنکردنی. از او اجازه خواستیم برای انتشارش. گفت هر جور صلاح می دانید. این یعنی حال و روزم آنقدر خراب است که ...
همه مردم و طرفداران فوتبال حق دارند بپرسند از آن همه پول باشگاه پرسپولیس .منوچهر شفقتیان سهمی ندارد؟ آن هوادار متمول پرسپولیس که قول طارمی ، اتوئو و دو سه خرید بزرگ را به طرفداران قرمز پایتخت می دهد نمی تواند برای منوچهر سابق پرسپولیس کاری کند؟
شفقتیان دلش پر بود از بزرگان پرسپولیس. از رفقای هم اتاقی اش می گفت:« بابا بی معرفت ها.ما شب یکجا می خوابیدیم. نان و نمک هم را خوردیم. مگر چه خواسته ام.بجز یک شغل کوچک در باشگاه؟ دستِ مرا نگیرید دست ِ که را باید بگیرید.»
آقایان.مدیران.پیشکسوتان.رفقا.با مرام های ورزش.یکی به اسم منوچهر شفقتیان چشم به راه شماست.